۱۳۹۴ خرداد ۳, یکشنبه

ایران - نور دیده‌ها و روشنایی بخش بصیرتها - بمناسبت چهارم خرداد سالگرد شهادت بنیانگذار کبیر سازمان مجاهدین محمد حنیف‌نژاد و یارانش


شهدای بنیانگذار سازمان مجاهدین خلق ایران 
هیچ کس نمی‏داند چه چیز از آنچه روشنی‏ بخش دیدگان است به پاداش آنچه انجام می‏دادند برای آنان پنهان شده است! 
به راستی راز ماندگاری و سرفرازی این نسل در برابر این آزمایش‌ها در چیست؟ به نظر من در سرچشمه‌اش در 4خرداد و در رهبری مسعود که از همان جا جوشیده است (مریم رجوی) 
4خرداد روز شهادت بنیانگذار کبیر مجاهدین خلق ایران و سایر یاران صدیق و پاکبازش می‌باشد. واقعیت این است که وقتی او در میان ما نیست و عدم حضور عینی او را با گوشت و پوست لمس می‌کنیم، برایمان خیلی سخت و سنگین است. طبعاً این حالت برای کسی که وصل‌تر و مشروط‌تر به او بوده، سخت‌تر و سنگین‌تر است. اما برای آن‌که در ”وصل“ و ”سنخیت“، به ”یگانگی“ با ”او“ رسیده باشد، این جدایی و هجران، آن‌قدر سنگین است که قابل وصف نیست. یعنی من نمی‌توانم وصف کنم. آنکس می‌تواند وصف کند که در همان ”مقام“ باشد. این توصیفات، سایه - روشن ناکاملی است از احوال مسعود، بعد از شهادت حنیف. نمی‌دانم بر مسعود چه گذشته است، ولی آنچه تا امروز دیده‌ایم مصداق این شعر مولانا است که می‌گوید: 
شرح این هجران و این سوز جگر - این زمان بگذار تا وقت دگر. باشد تا روزی سعادت آن را کسب کنیم که مسعود زبان بگشاید و از ناگفته‌ها و ناگفتنیها بگوید. می‌دانم که این به ظرفیت و صلاحیت ما در شنیدن بر می‌گردد، چرا که باز هم به قول مولانا رمز شنیدن آن است که: 
با لب دمساز خود گر جفتمی - هم‌چو نی من گفتنیها گفتمی.
ادامه.....