عباس داوری |
شاید چند هفته بعد از 30فروردین51 ـ تیرباران اولین دسته از اعضای مرکزیت سازمانـ بود که ما از طریق ملاقات با خبر شدیم که 4 تا از بچهها را اعدام کردهاند. یعنی علی میهندوست، ناصر صادق،محمد بازرگانی و علی باکری. وقتی این خبر را به سعید دادیم، من حالتی از خوشحالی در او دیدم که در لحظه اول برایم نامفهوم بود. بعد خودش گفت «پس مسعود ماند» یا «چه خوب شد که مسعود را اعدام نکردند». آن خوشحالی سعید را من طی این سالیان هر روز بیشتر فهمیدهام و در آن خوشحالی او که در آن لحظه نمیفهمیدم هر روز بیشتر سهیم شدهام.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر