سردار شهید خلق موسی خیابانی |
قسمت دوازدهم: انسان، جانشین خدا
... در اینجا به چند آیه از قرآن اشاره میکنم. آیهای از سوره سجده: «الّذی أحسن کلّ شیءٍ خلقه وبدأ خلق الإنسان من طینٍ »... آغاز کرد خلقت انسان را از گل. «وإذ قال ربّک للملائکة إنّی خالق بشرًا من صلصالٍ من حمإٍ مسنونٍ » آغاز از گل. «ثمّ جعل نسله من سلالةٍ من ماءٍ مهینٍ » سپس نسل انسان را در مراحل بعدی، از چکه آبی بیمقدار آفرید. «ثمّ سوّاه»... سپس آن را پرداخت. در این پروسه پرداخته شدن است که انسان این ویژگیها را دارا شده است؛ «... ونفخ فیه من روحه»... از روح خودش در آن دمید، انسان واجد یک جوهر خداگونه شد. انسان در ذات و سرشت خود ویژگی خداگونه پیدا کرد. «... وجعل لکم السّمع والأبصار والأفئده »... سمع و ابصار و افئده چیست؟ اینها همان چیزهایی هستند، که آن ویژگیها را به انسان میدهند.
میدانید چشم و گوش اگر نباشد، انسان قدرت شناخت ندارد. اینها از اولیهترین لوازم شناختند. از این طریق انسان دنیای محیط را در ذهن و ضمیر خود بازتاب میدهد. «افئده»، توان شناخت، در کنار آن «توان انتخاب». گفته میشود دل مرکز تمایلات است. «... قلیلًا ما تشکرون». چه کم سپاسگزارید شما. آیاتی از این قبیل زیاد است: «وإذ قال ربّک للملائکة إنّی جاعل فی الأرض خلیفةً »...، وقتی پروردگار تو به ملائکه گفت میخواهم قرار بدهم «جاعل» (قرار دهنده هستم)، این هم بهاصطلاح نظارت بر طی یک جریان دارد؛ یعنی ضمن یک جریان این امر تحقق میپذیرد، تا در روی زمین خلیفهای بهوجود بیاید: «... إنّی جاعل فی الأرض خلیفةً »... جانشین، جانشین چه کار باید بکند؟ کسی که جانشین کسی میشود چه کار میکند، کارهایی را که او میکرده دنبال میکند. انسان باید کارهای خداگونه بکند.
ادامه ....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر