سردار شهید خلق موسی خیابانی |
قسمت - قسمت هفدهم: پرستش، در راستای آن ارزش مطلق!
... پس این انسانی که خدا را میپرستد چگونه انسانی است؟ ما الگو داریم. حضرت علی الگوی ماست. علی (ع) چگونه انسانی بود؟ آیا کسی خدا و پرستش خدا را بیش از او درک کرده بود؟ به هیچ عنوان.
حضرت علی (ع) فرمود: «چطور میپرستم خدایی را که ندیده باشم؟».
حتماً شنیدهاید در یکی از جنگها تیری به پای امام اصابت کرد. دیدند تنها راه این است که در حال نماز، آن تیر شکسته را از پایش بیرون بیاورند تا رنجش را احساس نکند. آیا حضرت علی (ع) به دیرنشینی میپرداخت؟ نه؛ او در متن حرکت اجتماع بود، در میدان نبرد، در میدان مبارزه. چرا؟ چون این مکتب آرمانهای اجتماعی دارد. از اینرو میخواهد انسان را در گذرگاه تاریخ به خدا برساند، نه خارج از جامعه. آخر امکانش وجود ندارد. باز حضرت علی در نهجالبلاغه عبارتی دارد و میگوید: «ولله مستادیکم شکره و مورئکم امره»... (نهجالبلاغه) «خدا از شما میخواهد شکرش را بهجا بیاورید». یعنی این خداگونگی را که به شما ارزانی داشته، به آن پاسخ دهید.
«شکر» یعنی چه؟ یعنی استفاده از امکانات و نعمتها در جهت و سمتی که بایستی مورد بهرهبرداری قرار گیرند. «و مورثکم امره»... «و امر خودش را به شما واگذار میکند». در مورد وراثت و خلافت. «و ممهلکم فی مضمار ممدود لتنازعوا سبقه»... «و به شما میدان میدهد، مهلت میدهد، در میدانی گسترده تا برای سبقت گرفتن در آن مبارزه کنید». «فشدو عقدالمازر»... «پس کمربندها را سفت کنید».
ادامه .....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر