۱۳۹۴ تیر ۱۶, سه‌شنبه

ایران - شب قدر سرفصل ورود به دنیای نو

شب قدر 
إنّا أنزلناه فی لیلة القدر {1} و ما أدراک ما لیلة القدر {2} لیلة القدر خیر مّن ألف شهرٍ {3} تنزّل الملائکة والرّوح فیها بإذن ربّهم مّن کلّ أمرٍ {4} سلام هی حتّی مطلع الفجر {5} 
ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم، و چه می‌دانی که شب قدر چیست؟ شب قدر از هزار ماه بهتر و بر گزیده‌تر است. فرشتگان و روح در آن شب به‌اجازه پروردگار تکامل بخش خود، با کل امر، فرود آیند، و در هر امری تا سپیده‌دمان سلام است.
در مسیر تکامل، شب قدر بشارت‌دهنده آغاز یک سرفصل جدید و نقطه تحول کیفی است. یعنی خروج از تاریکی و بن‌بست و جهش به‌یک مرحله جدید تکاملی، که قرآن آن را به‌ دمیدن سپیده صبح تعبیر کرده است. مرحله‌یی که در آن، امر بقا و تکامل پدیده‌ها، چه فرد، چه جامعه یا یک انقلاب، مطابق سن خدشه‌ناپذیر خلقت، مقرر و تعیین می‌شود و آنگاه بر حسب قوانین تکاملی، راه و مسیر تعیین‌ شده جدید آغاز می‌شود.
در فرهنگ اسلام انقلابی و توحیدی، در عین اعتقاد به ضرورتها و قانونمندیهای تکاملی، پیوسته بر توانایی و اقتدار جبرشکنانه انسان تصریح می‌شود. در این فرهنگ، برخلاف برداشتهای ارتجاعی از اسلام، انسان، به‌خاطر اختیار نسبی خود، به‌مقابله با مشکلات و نا به‌سامانیها پرداخته و قوانین کهن را به‌سمت دنیای نو تغییر می‌دهد و به‌این ترتیب در جاده تکامل به‌پیش می‌رود. این است جوهر و محتوای شب قدر که قرآن آن را برتر از هزار ماه قلمداد کرده است.
از مفهوم شب قدر در آیات قرآن چنین فهمیده می‌شود که:
شب قدر به‌طور اختصاصی یک شب نیست، بلکه شبهای قدر وجود دارند. به عبارت دیگر، با این‌که شب نزول قرآن، شب قدر بوده است، با این حال شب قدر به‌معنای عام نیز وجود دارد.
ارزش این شب از هزار شب برتر است. زیرا که در این شب مسیر تحولات چند ماهه (تحولات کمی) تغییر کرده و مسیر تحرک و تحولات آینده تعیین می‌شود. این سرفصل تغییرات کیفی، نقطه‌یی است که در آن ملائکه (مبادی و مبانی قوا) و روح (جوهر و جانمایه پدیده‌ها) به اذن خدا فرو فرستاده می‌شوند و «کل امر» یعنی کلیت مسیر حرکت پدیده‌ها و اشیا را معین و مقرر می‌سازند. بنا بر این، شب قدر عصاره تمامی مراحل تکاملی قبلی را در خود دارد.
روند تکامل در سراسر مسیر پرفراز و نشیب خود، گویای این حقیقت است که در چنین نقاطی، ارابه تکامل خیز برداشته و با یک جهش رو به‌پیش، بن‌بستها را درهم می‌شکند و سپس پدیده مورد نظر به‌سوی «سلام» و یگانگی به‌جلو پرتاب می‌شود.
سلام، معنای فلسفه توحید است. مطابق جهان‌بینی توحیدی، جوهر حرکات و تضادها وسیله نیل به سلام و وحدت و یگانگی هستند. در جریان یک انقلاب اجتماعی نیز نظام پوسیده قبلی با تحول جهش‌وار و دگرگونی انقلابی – که البته باز هم با رنج و خونریزی همراه است- واژگون می‌شود و نظام جدیدی به‌جای آن پایه‌ریزی می‌شود. یعنی در مسیر تکامل جامعه بن‌بستی شکسته می‌شود و مناسباتی نو شکل می‌گیرد.

ایران - سخنرانی موسی خیابانی : فلسفه شعائر شکل و محتوا

سردار شهید خلق موسی خیابانی 
سردار شهید خلق، موسی خیابانی:
قسمت نوزدهم: شکل و محتوا
... گفتیم «اشکال» عقیدتی و مرامی محتوا را بیان می‌کنند. بنابراین اینجا با دو مفهوم سروکار داریم:
شکل
محتوا

حال ببینیم منظور از شکل و محتوا چیست؟ بحث شکل و محتوا، بحث تئوریک مفصلی است که در اینجا نمی‌توانم به تفصیل در مورد آن صحبت کنم. می‌توانید به کتب فلسفی مراجعه کنید. به‌ویژه کتاب «ضرورت هنر در روند تکامل اجتماعی» که بحث مفصلی در این زمینه دارد.
چنانکه می‌دانیم هر پدیده‌ای شکلی دارد و محتوایی: پدیده‌های طبیعی یا اجتماعی، هنر، فرهنگ، ادبیات، تولید و هر چیز دیگری. اگر در این جهان واقعیتی وجود داشته باشد، واقعیتی مادی، عینی و ملموس، لزوماً شکلی دارد و محتوایی
محتوا چیست؟ مجموعه عوامل، عناصر و جریانهایی که بنیاد و اساس موجودیت پدیده را تشکیل می‌دهند؛ 
یعنی مجموعه‌یی از عوامل و جریانهایی که چیزی را به‌وجود می‌آورند و به آن موجودیت می‌دهند.
شکل چیست؟ آن سازمان وجودی، که روابط آن اجزاء را در درون پدیده، و روابط کل پدیده را با دنیای بیرون و پیرامون، تعیین می‌کند.
در نتیجه می‌بینیم که اگر شکل نباشد، محتوا هم مفهومی نخواهد داشت. انسان به‌لحاظ فیزیولوژیک، یعنی به‌لحاظ جسمانی، شکلی و محتوایی دارد. شکلش این است که مثلاً روی دو پا راه می‌رود، چشم دارد و دست دارد، محتوایش سوخت و ساز (همانند سازی و واهمانندسازی) است. این محتوا در قالب این شکل خود را نشان می‌دهد و متجلی می‌شود. اگر چنین شکلی نباشد، آن محتوا نیز نمی‌تواند ظهور و بروز پیدا کند. فردی را در نظر بگیریم که کاری انجام می‌دهد. این عمل شکلی دارد. برای نمونه، فرد موقع انجام کار دستش را تکان می‌دهد، بالا می‌برد، پایین می‌آورد یا راه می‌رود و حرکت می‌کند. در کل مجموعه حرکاتی که ارگانیسم انجام می‌دهد، شکل است.
محتوا چیست؟ محتوا منظوری است که این عمل، این مجموعه حرکات، آن را دنبال می‌کند. آیا می‌شود انسان کاری بکند، یک منظوری را دنبال کند، بدون این‌که حرکت مشخصی انجام دهد؟ عملی نیست. هر محتوایی در قالب شکلی بیان می‌شود. بنابراین محتوا عامل ایجاد کننده شکل پدیده است و شکل، سازمان وجودی و عامل تحقق و تجسم و قوام محتوا، در جهان عینی است. در این جهان مادی، محسوس و ملموس، محتوای لخت و عور، نمی‌تواند وجود داشته باشد. اگر محتوایی می‌خواهد وجود داشته باشد، باید حتماً لباسی بپوشد، در قالب مشخصی ظاهر شود و یک تجسم عینی داشته باشد. این جمله از حضرت علی (ع) است: «یکی هست که ادعا می‌کند (به گمان خودش) بخدا نظر دارد، بخدا امیداوار است. بخداوند سوگند که دروغ می‌گوید. وضع او از چه قرار است که امیدش در عملش پیدا نیست». اگر راست می‌گوید، اگر چنین چیزی وجود دارد، بایستی تجسم مشهود و ملموس داشته باشد، باید خودش را در عمل نشان دهد. محتوای بدون شکل نمی‌تواند وجود داشته باشد.
ادامه ....