۱۳۹۴ تیر ۱۷, چهارشنبه

ایران - سخنرانی موسی خیابانی فلسفه شعائر کارکرد اجتماعی شعائر

سردار شهید خلق موسی خیابانی 
سردار شهید خلق، موسی خیابانی:
قسمت بیستم و یکم: کارکرد اجتماعی شعائر- سمبل‌ها
... مختصری درباره کارکردهای اجتماعی شعائر صحبت می‌کنیم. پیش از این، کارکردهای انسان‌شناسانه شعائر را توضیح دادیم. البته از آنجا که انسان عنصر سازنده جامعه هست، شعائر از طریق تأثیر سازنده روی انسان، نظام و زندگی اجتماعی را نیز تنظیم کرده و بدان سامان می‌دهد. چون نمی‌توان انسان را جدای از جامعه در نظر گرفت. ولی بهرحال وقتی از کارکردهای اجتماعی شعائر صحبت می‌کنیم، منظور نقش مستقیم و بدون واسطه است که شعائر در حرکت اجتماعی و در جهت جامعه، ایفا می‌کند.
در بعد کارکرد انسان‌شناسانه شعائر گفتیم که شعا‌ئر نقش تلطیف عواطف انسانی و جهت دادن به انسان را در جهت ارزشهای مطلوب و در جهت بالاترین ارزش، بر عهده‌ دارند. یعنی وقتیکه انسان به مقصود و مضمون این جهان فکر می‌کند و می‌خواهد رابطه‌ای با آن برقرار کند (که از ضرورت و فلسفه آن قبلاً صحبت کردیم)، باید شکل و ترتیبی عملی اتخاذ کند. (مثلاً به نماز می‌ایستد و...) در این رابطه است که احساس معنی و مفهوم داشتن زندگی را فهم و لمس می‌کند. (البته با آن شروطی که گفتیم) بر این اساس وقتی از ما بپرسند که برای چه نماز می‌خوانی؟ نظیر این است که بگویند برای چه زندگی می‌کنی؟ از نظر ما پاسخ هر دو، یکی است.
فلسفه پرستش، فلسفه حیات است و به همان علت نماز می‌خوانیم که زندگی می‌کنیم. اما ما در جامعه هستیم، عضو جامعه هستیم. شعائر نیز کارکرد اجتماعی نیز دارد.
نقش شعائر در جامعه چیست؟ جامعه ترکیب انسانهایی است که با هم زندگی می‌کنند، با هم کار می‌کنند، تولید می‌کنند، این جامعه است. جامعه باید انسجام داشته باشد. جامعه باید در حرکت خود، یک جهت واحد داشته باشد. باید همه مردم و توده‌های مردم را در جهت واحدی بسیج کند. شعائر این وظیفه را بر عهده دارد. یکی از نقش‌هایی که شعائر بازی می‌کند، نقشی است که سمبولیزم و سمبل‌ها در حرکت اجتماعی بازی می‌کنند. در اینجا لازم است توضیح مختصری در مورد مسأله سمبل و سمبلیسم داده شود
معنی لغوی سمبل این است؛ سمبل یعنی علامت، نشانه و مظهر. زبان سمبلیک یعنی بتوانیم، حالات درونی، احساسات درونی یا افکار و عقاید و آرمانها و این قبیل چیزها را در قالب مجموعه‌یی از اشکال و صور بیان کنیم. بیان احساسات و تجربیات درونی، بیان افکار، عواطف و اعتقادات در قالب‌ها و اشکال مشخص، سمبلیسم است. چنین زبانی را زبان سمبل‌ها می‌گویند. همه خواب دیده‌ایم. زبان رؤیا زبان سمبلیک است. یعنی انسان حالت‌ها، احساسات و عواطفش را به آن شکل در عالم رؤیا، در قالب مجموعه‌یی از اشکال و صور مشخص، مانند رفتن، آمدن و... می‌بیند)بیان می‌کند(
 

ایران - سخنرانی سردار شهید خلق موسی خیابانی : دو برخورد انحرافی با شعائر

سردار شهید خلق موسی خیابانی 
سردار شهید خلق، موسی خیابانی:
قسمت بیستم: دو برخورد انحرافی با شعائر
... در برخورد با مسأله شکل و محتوا، معمولاً با دو گرایش مواجه هستیم. یک گرایش عمومی است که از طرف توده مردم (توده نا آگاه) دیده می‌شود. این گرایش کم بها دادن به محتوا و پر بها دادن به شکل است. یعنی زمانیکه سطح آگاهی پایین باشد، نوعاً مردم، شکل را می‌چسبند و محتوا را فراموش می‌کنند. فقط به این مقید هستند که شکل را خوب رعایت کنند. حال محتوا هر چه می‌خواهد باشد. توجهی به آن ندارند. به‌اصطلاح دچار یک نوع قشری‌گری و ظاهر بینی هستند.
داستان خوارج را شنیده‌اید؛ خصیصه ویژه خوارج دگماتیسم و قشری‌گری بود. در جنگ صفین وقتی سپاه معاویه شکست خورد، عمروعاص آن نیرنگ معروف را بکار برد. قرآنها را سر نیزه کردند و گفتند بیایید به قرآن رجوع کنیم. این حیله در توده کثیری که به شکل و ظاهر توجه داشتند، مؤثر واقع شد و گفتند که وقتی دشمن حاضر است به قرآن تن دهد باید پذیرفت. هر چه حضرت علی(ع) گفت که این نیرنگ است، قبول نکردند. دیده‌اید که معمولاً در همین خانه‌های خودمان چقدر به قرآن احترام می‌گذارند. اما صرفاً به ظاهر آن. این‌که مثلاً تمیز نگه‌داشته شده و کسی بی‌وضو بدان دست نزد. ولی این‌که محتوای آن چیست، توجهی به آن نمی‌شود.
باز حضرت علی (ع) گفت: «زمانی می‌رسد که از قرآن جز رسمش و از اسلام جز اسمش باقی نمی‌ماند. محتوایش از بین می‌رود، تعطیل می‌شود، اما اسمش و ظاهرش را می‌چسبند». در آنجا در جنگ صفین هم حرف امام این بود که باید به محتوا توجه کرد. خود حضرت علی قرآن ناطق بود که می‌گفت: «بزنید قرآنها را هم بریزید». ولی آن مقید بودن به شکل (بدون توجه به محتوا)، آن قشریت و آن دگماتیسم، مانع کار شد.
ادامه ....